بخش کودک کتابخانه مرکزی استان ایلام



سحرگاه روز نوزدهم ماه مبارک رمضان بود .

 امام علی (ع) امام اول ما شیعیان وضو گرفتند که به مسجد بروند 

 اما غازهایی که در داخل حیاط بودند سر و صدا به راه انداخته بودند .

غازها با منقارشان زیر عبای امام علی (ع) را گرفته بودند .

 امام علی (ع) بدون توجه به آن ها در را باز کردند که به مسجد بروند .

میخ در هم انگار می دانست که قرار است برای امام ما اتفاقی بیفتد .

قسمتی از عبای امام اول ما به میخ در گیر کرد .

 امام علی (ع) بدون توجه به این اتفاقات عجیب در حالی که زیر لب دعا و قرآن می خواند به مسجد رفتند .

 

 درب مسجد باز بود و عده ای در مسجد مشغول عبادت بودند .

 

 امام (ع) در محراب مسجد مشغول راز و نیاز با خداوند بودند .

 

 ناگهان فرد بی ایمانی که از امام ما خوشش نمی آمد و با او دشمن بود ، شمشیرش را بر سر امام علی (ع) کشید و امام را زخمی کرد .

 

 امام دو روز در بستر بیماری بود .

ولی بالاخره درشب بیست و یکم ماه رمضان روح قشنگش به آسمان پر کشید و امام به شهادت رسیدند .

 


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

poem01 دختر فلانی مهتابستان فقط 313 نفر وبلاگ دانشجویان مدیریت بازرگانی ورودی84 دانشگاه کردستان مطالب اینترنتی انجمن دبیران ادبیات قروه مطالب اینترنتی مشاهده قبض برق آب تلفن گاز kavireasemun